
بروزرسانی: 30 خرداد 1404
ما باید نقش اتوپیا را در ایجاد راه حل های اقلیمی زیر سوال ببریم
در سال 1516، نویسنده و ،تمرد بریت،ایی سر توماس مور کتابی منتشر کرد اتوپیا،وان بازی با کلمات یون، به م،ای "مکان خوب" بود (توپولوژی اتحادیه اروپا) و "هیچ جا" (توپوگرافی بیرونی). اتوپیا جزیره ای خیالی را توصیف کنید که در آن یک جامعه ایده آل شکل گرفت. برخلاف سیستم فئودالی بریت،ا در زمان مور، که در آن اشراف زمین دار بر مردم عادی کشاورزان، صنعتگران و بازرگانان فقیر حکومت می ،د. اتوپیا او جامعه ای برابری طلب را تصور می کرد که در آن هیچ مالکیت خصوصی وجود نداشت و ،نان یک مدینه فاضله فارغ از خشونت، تبعیض ، و عدم تحمل مذهبی زندگی می ،د.
در طول صدها سالی که از آن زمان می گذرد، فعالان، طراحان، صنعت گران و رهبران مذهبی صدها دیدگاه آرمان شهر تولید کرده اند، که بسیاری از آنها خیالات صرف بودند اما برخی از آنها کاملاً تحقق یافتند. صرف نظر از شکل نهایی، هر کدام نمایانگر دیدگاهی خلاقانه از چگونگی ظهور یک واقعیت اجتماعی، سیاسی و فیزیکی متفاوت است.
از شکل گیری های درون نگرتر و مبتنی بر ایمان گرفته تا طرح های شهری بزرگ، آرمان شهر مترادف با دگرگونی است.

یک تغییر دقیقاً همان چیزی است که جامعه تحقیقاتی آب و هوا در مورد بحران آب و هوا خواستار آن است: یک نوع راه حل خاص که با انجام همه چیز از کاهش انتشار گازهای گلخانه ای جه، گرفته تا سازگاری با ال،ای بد آب و هوا و محافظت از ما در برابر بدتر شدن ال،ای آب و هوایی انجام می شود. پس شاید تعجب آور نباشد که تلاش ها برای طراحی این طرح های جامع چند برابر شده است. کارشناسان طراحی در حال پاسخگویی به تماس دانشمندان، سیاست گذاران و افرادی هستند که خواستار کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی و انعطاف پذیری در برابر فاجعه آب و هوایی هستند.
در سال های اخیر، پیشنهادهای درخشان برای شهرهای بدون کربن، شهرهای بدون خودرو، شهرهای خطی، شهرهای م،ار و حتی شهرهای شناور کم نبوده است، که همگی نوید انقلابی در زندگی را به شکلی که ما می شناسیم را می دهند. اما آیا این طرح ها واقعاً کامل هستند؟ این سؤال در تحقیقات من در چندین سال گذشته هدایت شده است، زیرا من ظهور اتوپیایی را بررسی می کنم، به ویژه در رابطه با بحران آب و هوا. من محصولات یا نتایج این تفکر را «آرمان گرایی اقلیمی» نامیده ام. ایده آل های اقلیمی طرح های بلندپروازانه ای برای مق، با تغییرات اقلیمی هستند که راه حلی برای کاهش و/یا سازگاری با محیط ساخته شده پیشنهاد می کنند و مهم تر از همه، شامل چشم اندازی از تحول اجتماعی و سیاسی است. این چیزی است که آن را کامل می کند. مانند همه مدل های ایده آل، مدل های ایده آل اقلیمی نه ذاتاً خوب هستند و نه بد. این به عهده اصلی است. بسیاری از این پیشنهادها مفاهیم ایده آل گرایی را در مواد بازاریابی خود به کار می برند، و برخی حتی به صراحت خود را چنین توصیف می کنند.
برای معماران و شهرسازان حتی سی سال پیش، این امر ناشایست به نظر می رسید. در طول دهه های پسامدرن قرن بیستم، اتوپیا به دلیل زرق و برق خطرناک مدرنیستی که بر خلوص طراحی به بهای جان انسان ها تأکید می کرد، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. در اوا، دهه 1980 و اوایل دهه 1990، این امر تا حد زیادی نادیده گرفته شد و در نهایت با علاقه رو به رشد فرهنگی ما به دیستوپیا جایگزین شد (به آرمانشهر فکر کنید). بلید رانراما همانطور که هر ،ی که به دنبال مبلمان مدرن اواسط قرن بیستم است می داند، آنچه در گذشته اتفاق می افتد نتیجه می دهد. اتوپیا بار دیگر به میدان آمده است و با مردمی ناامید که به دنبال نجات خود از تباهی هستند، درگیر شده است.
اما مشکل این است که بسیاری از این پیشنهادات اقلیمی مدرن نمی توانند به ویژگی هایی که مدینه فاضله را به واقعیت تبدیل می کنند، بپردازند. اتوپیایی: نگاه عمیق و پایدار به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زندگی بشر، با توجه به قابلیت های نمایش واقع گرایانه ای که امکان پخش تصاویر دراماتیک از آینده ای جذاب و مقاوم در برابر آب و هوا را فراهم می کند، مشکل را بیشتر پیچیده تر کرده است. کیت واگنر، "معماری روابط عمومی"). در نتیجه، ایده آب و هوا مترادف با شهری شیک و بدون خودرو در بیابان شده است تا پیشنهادی که در واقع به عوامل اصلی آسیب پذیری و خطر آب و هوا می پردازد.

پرسیدن این سوال به تنهایی از معماری و شهرسازی ممکن است ،انه یا غیرمنصفانه به نظر برسد. اما تاریخچه ای غنی از طرح های معماری و برنامه ریزی وجود دارد که ثابت می کند چنین طرح هایی می توانند وجود داشته باشند و زم، وجود داشته اند. به ،وان مثال می توان به کارهای چار، فوریه فیلسوف فرانسوی قرن هجدهم اشاره کرد که شکلی جمعی از زندگی و کار در حومه شهر را به نام «فلانتیرز» پیشنهاد کرد. طرح های باغ شهر طراحی شده توسط شهرساز قرن نوزدهمی، ابنزر هاوارد. و "طاق ها" توسط معمار پائولو سو،ی در دهه 1970 طراحی شده است. همه این پیشنهادها نقش مالکیت دارایی، اشتغال، تعاملات اجتماعی و دسترسی به طبیعت را در تعقیب آینده ای سالم تر و عادلانه تر مورد بازنگری قرار داده اند. اگرچه برخی ش،ت خوردند یا به جاه طلبی های اولیه خود نرسیدند، اما او به فکر - و تصور - معماری سیاسی تری بود.
علیرغم ادعاهای جسورانه دگرگونی آرمان شهری، تصاویر آینده ما را از تغییر بنیادی مورد نیاز جامعه دور می کند. چندین پروژه طراحی اخیر این موضوع را برجسته می کنند. Oceanix City یک مفهوم شهر شناور م،ار است که در سال 2019 برای جوامع ساحلی که از اثرات سیل و افزایش سطح دریا رنج می برند، رونمایی شد. در حالی که مفهوم شهر شناور واقعاً رادیکال است، و اگرچه تصاویر خیره کننده آن مطمئنا ایده آل به نظر می رسد، اصول اولیه طراحی نشان نمی دهد که از یک تحول قابل دستیابی برای ،نان مورد نظر پشتیب، می کند، بسیاری از آنها به زور از زندگی خود رانده می شوند. خانه ها به همین ترتیب، The Line در ،ستان سعودی، یک شهر خطی پیشنهادی در بیابان با انرژی تجدیدپذیر، ادعا می کند که یک "انقلاب در زندگی شهری" است. تا آنجا که به گونه شناسی شهر مربوط می شود، بی سابقه هستند، اما صرفه جویی در انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از خنثی بودن کربن عملیاتی بدون شک با ساخت چنین شهری در وهله اول بیشتر است. علاوه بر این، این پروژه علاقه کمی به تحول اقتصادی و سیاسی ،نان، فعلی یا بالقوه نشان می دهد. (آ،ین باری که بررسی کردم، اینها ویژگی های ضروری یک انقلاب بودند.)
یکی از پیشنهادات اخیر که هدف آن بررسی مجموعه ای جامع تر از ابعاد اجتماعی است، پروژه TELOSA است. این پروژه که توسط میلیاردر فناوری مارک لور ایجاد شد و در سال 2021 اعلام شد، هدف از این پروژه ایجاد شهری بدون خودرو در ج، غربی ایالات متحده است که بر اساس یک مدل اقتصادی و سیاسی عادلانه تر به نام "برابری" عمل می کند. با افزایش ارزش زمین، سود حاصل از آن به شهر باز می گردد تا به جیب توسعه دهندگان. در نظر گرفته شده است که مسائل حکمر، و تصمیم گیری مشارکتی و شفاف باشد. علیرغم جاه طلبی پروژه، هنوز پس از سه سال مکان تایید شده ای ندارد.

در جست و جوی خود برای یافتن پاسخی برای چالش های ایجاد شده در مسیر تحول، ممکن است مکان های دیگری برای جستجو پیدا کنیم. بعید است که این مکان ها ردپای دیجیتالی پیچیده ای مانند Oceanix City یا The Line داشته باشند و ،وماً ساختمان های جدیدی نیز نخواهند بود. اما مانند آرمان شهرهای باست،، ممکن است پتانسیل تغییرات عمیق تر در سیستم هایی را داشته باشد که آب و هوا و بی عدالتی اقتصادی-اجتماعی را تداوم می بخشند. هر معماری سیاسی دیگری برای مق، با تغییرات اقلیمی، یا هر مدل آب و هوایی واقعی، باید چیزی بیش از طراحی انجام دهد. بلکه باید با سیستم ها و فرآیندها تعامل داشته باشد، زیرا طراحی از اینجاست که قدرت خود را به ،وان یک کنش اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دگرگون کننده می گیرد. از همکاری ،یف مورد نیاز برای ایجاد و حفظ جامعه دوری نخواهد کرد. در واقع، رویکردهای مقرون به صرفه و مشارکتی مانند همنشینی، مسکن تعاونی، تراست زمین اجتماعی، و سایر مدل های مالکیت اقتصادی جایگزین، نمونه های قدرتمندی هستند که بسیاری از آنها مادی بودن و ردپای کربن تجسم یافته را نیز در نظر می گیرند. مدل های اقلیمی آینده بر ارتقا، استفاده مجدد تطبیقی \u200b\u200bو بسیج تأکید دارند.
خوشبختانه، حتی در بحبوحه سرمایه داری در مراحل پای،، ما مجبور نیستیم به دنبال شواهدی باشیم که نشان دهد چنین مدل های رادیکالی می توانند وجود داشته باشند. پروژه هایی مانند پروژه نوسازی مسکن اجتماعی در پارک بزرگ در بوردو، فرانسه که توسط برندگان جایزه پریتزکر Lacaton و V،al اجرا شده است، نمونه های قدرتمندی از نحوه نجات یک ساختمان از محل دفن ، با حفظ حرمت و امنیت اقتصادی ،نان در این فرآیند است. . و هنگامی که ساخت و ساز جدید مورد نیاز است، می تو،م به نمونه هایی مانند شبکه تعاونی های انبوه مسکن چوبی که در ج، اسپ،ا توسط گروه Lacol سرچشمه گرفته است، نگاه کنیم، که نشان می دهد چگونه پروژه های طراحی مشارکتی کم کربن می توانند مقرون به صرفه بودن و اتصال را تضمین کنند. این نه تنها ممکن است، بلکه بسیار مطلوب است. Frolick، یک طرح جدید مسکن مبتنی بر سیاتل، مدل مشابهی از مالکیت مش، و زندگی مش، را ارائه می دهد که به صاحبان خانه اجازه می دهد آینده محله خود را شکل دهند. انجمن زمین تراست فلوریدا کیز که در پی طوفان ایرما در بیگ پاین کی تأسیس شد، اخیراً 31 واحد مسکن کارگری مقرون به صرفه را با خانه های رنگارنگ، مرتفع و مقاوم در برابر طوفان تکمیل کرده است.
اگر این ایده ها هنوز قانع کننده به نظر نمی رسند، همیشه می توان برای دوز قوی تری از الهام بخشی به داستان های تخیلی و تخیلی اقلیم روی آورد. در اینجا بینش های رادیکالی که ما را به تفکر انتقادی درباره گذشته، حال و آینده مان ترغیب می کنند، کم نیست. لیساید این یک داستان تخیلی در مورد یک "شهر پذیرش" آمریکایی برای پناهندگان آب و هوا است. سیاره شهر این آینده گمانه زنی ایده یک عقب نشینی بین نسلی جه، به یک کلان شهر را بررسی می کند. چرا نه؟ بالا،ه مدینه فاضله در عین حال هم مکان خوبی است و هم جای نه چندان خوبی. شاید وقتی به دنبال تغییرات آب و هوایی هستیم، بتو،م از هر دو سود ببریم.
دکتر Alizee Carrere یک دانشمند اقتباسی و فیلمساز است که کار او بر ابعاد انس، تغییرات آب و هوایی متمرکز است.
منبع: https://www.archpaper.com/2024/09/question-utopia-climate-solutions/